˙·٠•●♥ شیطان واقعی ♥●•٠·˙

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->-->

معرفي این وبلاگ به سایر دانشجویان

* نام شما

ايميل شما *

ايميل دوست شما *

ايميل دوست ديگر شما

تماس بامدیر وبلاگ-->-->-->-->-->-->-->-->--> -->-->--> -->-->-->>

زیر لب به زمزمه گفتم : «لعنت بر شیطان !» در آنی شیطان حاضر شد ، با لبخندی بر لب . پرسیدم : «چرا می خندی ؟» پاسخ داد : «از حماقت تو خنده‌ام می‌گیرد !» ... پرسیدم : «مگر چه كرده‌ام ؟» گفت : «مرا لعن می‌كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده‌ام» با تعجب پرسیدم : «پس چرا سقوط می‌کنم ؟ زمین می‌خورم ؟» جواب داد : «نفس تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده‌ای . نفس تو هنوز وحشی است . اوست که تو را زمین می‌زند. . .» پرسیدم : «پس تو چرا هستی ؟ كار تو چیست ؟» گفت : «هر وقت سواری آموختی ، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد . فعلاً برو سواری بیاموز !»

 

کلوپ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامشهر...
ما را در سایت کلوپ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامشهر دنبال می کنید

برچسب : ஜ♥ღ مذهبی ღ♥ஜ, نویسنده : محسن و مسعود korushd بازدید : 956 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت: 16:55